از سوي ديگر با قرار دادن شهر پيامبر صلي الله عليه و آله به عنوان محل اصلي قيام، حرمت اين شهر را در معرض هتك سپاه جرّار شام قرار دادهاند؛ و از همهي اينها گذشته، اهداف مشخصي براي مبارزه و تداوم آن از طرف آنها اعلان نشده است.
اين كنارهگيري موجب شد نام امام به كلّي از ليست سياه دستگاه اموي حذف شود و در واقعه حرّه نه تنها خودش جان سالم به در ببرد، بلكه به بيش از چهار صد تن از مردم پناه داد و اين بزرگواري، فقط ريشه در صفات متعالي و ملكوتي امام سجاد عليه السلام دارد .
به هرحال امام سجاد نزد مسلم بن عقبه (كه بعدها به علت اين جناياتش به مسرف بن عقبه مشهور شد)، براي بسياري از مردم شفاعت كرد و جان بسياري را نجات داد.
علت عدم همراهي امام با اين شورش را به صورت زير ميتوان دسته بندي و ارائه نمود:
1. از نظر امام اين حركت ماهيت شيعي نداشت و در راه حفظ يا گسترش آرمانهاي شيعي نبود.
2. از دليل قبل مهمتر آن كه: اين حركت دقيقاً در راستاي اهداف (و خط) زبيريان بود آن هم به رهبري عبدالله بن زبير كه از برپا كنندگان و يكي از اصليترين مهرههاي جنگ جمل بوده است.
3. كوچكترين موضع امام به عنوان رهبر شيعه، خطير ترين پيامدها را براي شيعيان اندك باقي مانده به همراه داشت. شيعياني كه خود پس از واقعه عاشورا به شدت زير فشار عوامل حكومتي امويان بودند.[1]
به دلايل فوق، امام در اين حادثه كه چندان خط و ربط روشن، بلكه درستي نداشت، شركت نكرد.
جهت مطالعه و كسب اطلاعات بيشتر در اين زمينه به اين منابع مراجعه فرماييد:
رسول جعفريان، تاريخ خلفا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1374ش.
رسول جعفريان، حيات فكري و سياسي امامان شيعه، قم، انصاريان، 1379ش.
سيد جعفر شهيدي، زندگاني علي بن الحسين، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1380ش.
[1] . ر.ك: رسول جعفريان، تاريخ خلفا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1374ش، ص 550-551.